در سال ۱۹۲۴ میلادی، دکتر اکسل اریکسون، آرشیتکت سوئدی و استادیار تکنولوژی ساختمان در انستیتو ویل تکنولوژی استکهلم، برای نخستین بار بتن هوادار اتوکلاو شده را ابداع کرد. ریشه بتن هوادار اتوکلاوشده به سال ۱۹۲۰ میلادی برمی گردد زمانی که سوئد به دلیل کمبود چوب، با توجه به ازبین رفتن جنگل ها نیاز شدیدی به مصالح جایگزین پیداکرد.
حدود ۴۵ سال پیش در آلمان غربی آقای جوزف هبل، پیمانکار ساختمانی، مبادرت به مکانیزه کردن سیستم تولید این محصول با طراحی سیستم اندازه گیری، مخلوط کردن، قالب گیریِ و برش نمود. سپس با اضافه کردن آرماتور مقاومت این محصول را افزایش داد. مهندسان معمار و مجریان ساختمانی به سرعت متوجه قابلیت ها و خصوصیت های بی نظیر این سیستم که بسیار سبک ولی با مقاومت بالا بود شدند و از این ویژگیها در پروژه های خود استفاده کردند.
افزایش تقاضا برای استفاده از این نوع بتن باعث شد که تا سال ۱۹۹۵ میلادی ۵۱ کارخانه با تولیدی برابر با ۳۱ میلیون متر مکعب در سال در سراسر دنیا احداث گردد و تا سال ۱۹۹۸ میلادی این تعداد به ۱۵۰ واحد تولیدی با ظرفیت ۵۰ میلیون متر مکعب در سال افزایش یافت.
تولیدکنندگان عمده این محصول به ترتیب در قاره های اروپا، آسیا، آمریکا و اقیانوسیه قرار دارند. همچنین دو انجمن AACPA(انجمن AAC آمریکا) و EAACA (انجمن AACاروپا ) در راستای حمایت از تولید و ترویج AAC در اروپا و آمریکا تأسیس گردیده اند.
راه اندازی اولین خط تولید بتن هواداراتوکلاوشده در ایران به سال 1365 با نام تجاری سیپورکس مربوط می شود. اما بتن هوادار اتوکلاوشده در سال 1367 مجددا به نام هبلکس به مردم معرفی شد و همچنان بسیاری از افراد به تمام بتن های هوادار اتوکلاوشده ی تولید شده در کشور هبلکس (Heblex) می گویند.
درست سردترین لحظه زمین دقیقا لحظاتی قبل از طلوع خورشید است. همیشه اختراعات بشری در اوج ناامیدی های حاصل از شکست های متعدد اتفاق افتاده است .
نوشتار حاضر لحظات تاریخی، اکتشاف مرحله ای و توسعه های پیش آمده در صنعت بتن هوادار اتوکلاو شده را به رشته تحریر در آورده است.
سال 1880-تلاش های اولیه توسط زمیتکوف( V. Zemikov ) برای اتوکلاو نمودن ملاتهای پایه آهکی در فشار بخار به جایی نرسید.اما این پروسه توسط میکاییلیس ( W Michaelis ) با درصد آب کمتر ادامه پیدا کرد و موفقیت آمیز تر بود. اختراع ثبت شده او اساس تمام محصولات بعدی هیدروسیلیکاتهای آهکی را تشکیل داد.
سال 1899– آقای هافمن ( E. Hoffman ) از چک اسلواکی موفق به تولید نوعی بتن هوادار گردید. هوازایی دراین نوع بتن توسط دی اکسید کربنی که از واکنش اسید کلریدریک با سنگ آهک ایجاد شده بود شکل گرفت.
سال 1914-پودر آلومینیوم و هیدروکسید کلسیم (Ca(OH)2 ) به عنوان ماده هوازا در مخلوط های سیمانی توسط آیلس ورس و دیر (Aylsworth & F. Dyer) از آمریکا، استفاده شد.
سال 1919-استفاده از پودر فلز به عنوان عامل تولید گاز هیدروژن توسط گروشا (I. Grosahe) در برلین توسعه پیدا کرد.
سال 1920– بعد از آزمون های موفقیت آمیز توسط اریکسون و کروگر A. Eriksson & H. Kreüger ، بتن هوادار در مقیاس صنعتی توسط (Carlsro kalkbruk Skövde) تولید شد. این ترکیب برپایه سنگدانه و آهک بود. این محصول بعدا Durox نامگذاری شد.
سال 1924– اریکسون سوئدی A. Eriksson فرآیند هوازایی اولین محصول بتن هوادار اتوکلاو شده مدرن را با عمل آوری در فشار بخار ترکیب کرد. این فرآیند ثبت اختراع گردید.
سال 1929-تولید صنعتی بلوک در مقیاس بزرگ براساس پتنت 1924، توسط Yxhult Stenhuggeri با مدیریت C. A. Carlén آغاز گردید. این محصول بعدا (1940) YTONG نامیده شد.
سال 1931-نعل درگاههای مسلح (آرماتور ) توسط Yxhult Stenhuggeri AB تولید و جایگزین قوس ها و طاق ها گردید. تاثیرات آرماتور (کشش، فشار، برش و تکیه گاه) به صورت یک دستورالعمل توسط C.Forssell دنبال شد.
سال 1933-یک طرح اختلاط جایگزین AAC توسط یک گروه سیمانی سوئدی که بعدا طرح اختلاط پایه سیمانی نامگذاری شد پیشنهاد گردید. این طرح اختلاط بعدا توسط I. Eklund & L. Forsén توسعه پیدا کرد. هدف از آن تشکیل یک سیستم ساختمانی بودکه شامل همه اجزای آرماتوردار ضروری باشد. این محصول بعدا (1937) Siporex نامیده شد.
سال 1933 تا 1934 – هر دو برند YTONG و SIPOREX شروع به تولید قطعات سقفی آرماتوردار کردند که بعدها برای قطعات کف نیز توسعه پیدا کرد. پیشنهاد سیستم های کامل ساختمانی از همین جا آغاز شد.
سال 1935 تا 1936 – برند YTONG توسط H. Blomqvist بتن هوادار اتوکلاو شده ای با دانسیته 500کیلوگرم برمترمکعب تولید کرد.این محصول بدلیل دانسیته پایین و عایقی بالا ، منجر به گرایش عموم به استفاده از aac به جای آجر و بتن معمولی بعنوان محصول ساختمانی با عایق حرارت مناسب در اواخر دهه 1930 گردید.
سال 1942-برش کیک سبز بتن هوادار اتوکلاو شده توسط سیم فلزی به وسیله K.-G.Ringdahl ثبت اختراع شد، این تکنولوژی از صنعت غذایی (برش پنیر) الهام گرفته بود. کاربرد این پتنت با آزمایشات بیشتر توسعه پیدا کرد.
سال 1943-طرح اختلاط دیگری از aac در آلمان معرفی شد و خیلی زود توسط J. Hebel، تولید کننده بلوک در Memmingen آزمایش شد.
سال 1945-استفاده از آرماتور و برش کیک سبز با سیم فلزی توسط J. Hebel انجام و تولید پانل در Emmering شروع گردید. تولید این محصول بدلیل آشفتگی پایان جنگ متوقف گردید .اما از سال 1948 و با آغاز تولید محصولات مدرن مجددا از سر گرفته شد.
سال 1948-تولید محصول aac با تغییرات کامل دوباره در Emmering توسط J. Hebel از سر گرفته شد .
سال 1953-سیستم برش افقی YTONG که توسط W. Sebardt اختراع گردیده بود به کار گرفته شد. این روش در کارخانه Siporex در دهه 1970 توسط R. Göransson توسعه پیدا کرد.
سال 1955-کمپانی انگلیسی Celcon خاکستر حاصل از سوختن کک را (نوع F ) که منبع غنی از سیلیس می باشد را جایگزین ماسه نمود. بنابراین انرژی لازم برای خردایش ماسه صرفه جویی شد و از مواد ضایعات برای تولید این محصول استفاده گردید.
سال 1956– برند YTONG طرز عمل برش را که روش تراشکاری نامیده میشد، با دقت بالاتر و رواداری کمتر توسعه داد. افراد تیم توسعه P Jakobsson, W Sebardt & K.G. Öhrn بودند.
سال 1960– با بالارفتن دقت ابعادی بلوک ها امکان استفاده از چسب بلوک با ضخامت حداکثر 3 میلیمتر امکان پذیر شد.
سال 1977-کام و زبانه روی بلوک توسط HEBEL به کار گرفته شد (آیتم کیفی که بر روی پانل ها از سال 1950 اعمال شده بود).
سال 1983– دستگیره روی جوانب بلوک به منظور تسهیل جابه جایی اجزای بنایی توسط YTONG به کار گرفته شد، این انتخاب بعدا توسط چندین تولید کننده دیگر نیز استفاده شد.
سال 1992-سال شروع تکنولوژی BCE توسط Lundvall & B. G. Hellers بود.